به گزارش خبرگزاری حوزه از زنجان، سروده ناصر دوستی را در ادامه بخوانید:
نور است قرآن سوره سوره نور و زیبایی
نور است قرآن آیه آیه شور و شیدایی
طاسین و یاسین حا و میم و صاد و قاف و نون
سرّیست با ربّ و نبی سرّی سُویدایی
از "قُل هوَ اللّهُ اَحَد" یک جلوه اش این است:
انوار توحید و تجلّیگاه یکتایی
"نورِه کَمِشکاتِِ" که این "نورُ علی نور" است
"وَالفجرِ" او زیبا و "وَالشّمسش" تماشایی
"نحنُ نَقُصُّ..." قصّه هایش اَحسنُ القصّه
با یوسف و کهف و نسا کرده چه غوغایی
از قصّه ی قرآنی مریم به وجد آید
روح مسیحاییّ و ناقوس کلیسایی
آیات وحی است و دَمِ روحُ القُدُس گرم است
ما زنده ایم از هُرم انفاس مسیحایی
قرآن سراپا جان و جان قرآن سراپا نور
دارد کتاب ما چه اسم بامُسمّآیی
قرآن ما جان است و جانی تا ابد باقی
آتش گلستان می کند این جان رویایی
گُل نغمه های "وَالصبِروا..." در او طنین انداز
می خواهد از ما ذکر الرّحمان شکیبایی
سیمای قرآنی علیّ ابنِ ابی طالب
"مَن یَشری نَفسُه..." را بخوان به به چه سیمایی
ذکرِ"ثیابُُ سّندُسِِ خُضرُُ وَاِستَبرَقِ..."
سبز آن حریر نازکش به به چه دیبایی
"عَذبُُ فُراتش" طاهر و "مِلحُُ اُجاجش" ناب
شور است و شیرین که شبیهش نیست دریایی
هردم دل قند آب شد از ذکر شیرینش
شهره در آفاق است شهدش با شکرخایی
ماه فلک سر بر در این ذکر می ساید
از چشم او افتاده است آری فلک سایی
پروانه سان پَر وا نموده گرد این شمعیم
از کافران و منکرانش نیست پروایی
کافر چه فکری کرده؟ رشک نخله طور است!
بر طایر قُدس آشیان این شاخ طوبایی
این توطئه از نقشه های شوم صهیون است
مانده به پیشانیّ نحسش داغ رسوایی
این خانه بیتُ العنکبوت است اوهنََ البیت است
یک فوت ویرانش کند از بُن به تنهایی
نظر شما